۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

کار مهمترتر

استاد عزیز من میفرمایند که این روزها برای من وقت ندارند, چون در حال انجام کار مهمتری هستند، ضمنا بعد از اتمام این کار هم وقت نخواهند داشت, چون بعد از آن کار مهمتر تری! دارند.

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

جلسات هفتگی

استاد عزیز من در توجیه وجود جلسات هفتگی فرمودند که، در صورت عدم برگزاری جلسات هفتگی، ممکنه ایشون کلا فراموش کنند که بنده وجود دارم !!!

حمایت

استاد عزیز من ضمن صدور دستور شروع کار پس از ایراد سخنرانی مفصلی در رابطه با اینکه ایشون اصلا از این ابزار جدید سر در نمیاورند، ابراز امیدواری کردن که این ابزار جدید به مزخرفی قبلی نباشه و تاکید کردن که نمیدونن اصلا کمکی از دستشون بر میاد یا نه !!!

۱۳۸۹ مهر ۱۶, جمعه

خوشحال باشیم

استاد عزیز من اعتقاد دارن که همه دانشجویان دکترا باید خودشان را با هم مقایسه کنند و از اینکه جای همدیگر نیستند خوشحال باشند!!!

Don't Worry

استاد عزیز من ضمن ابراز تاسف از اینکه من از گرفتن نتایج دلسرد شده ام, فرمودند: دونت واری! (یعنی نگران نباش)

گروه متوسط ها

استاد عزیز من فرمودند: اصلآ نگران نباش تو جزو نفرات برتر نیستی و جزو بدترین ها هم نیستی, تو در گروه متوسط ها هستی و در این گروه به طور متوسط, همه سرانجام تزشان را تمام میکنند و البته کیفیتش زیاد مهم نیست!
در پایان ایشون دوست داشتند بدونن که آیا بعد از شنیدن این سخنان روشنگرانه من حس بهتری دارم یا نه؟!

۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

ما یک گروهیم

ما یک گروهیم
اتاق ما جداست
یا میز من جداست
دانش ما یک چیز است
اما
پروژه هایی متفاوت
از زمین و زمان
بستگی دارد
با چی حال کنیم
یا چی پیدا کنیم

ما یک گروهیم
با هم حرف میزنیم
ولی کم
چایی میخوریم
گاهی دور هم

در گروه ما اساتید است
به مقدار متنابهی
همه با هم قهر
یا
دو تا دو تا دوست


ما یک گروهیم
اما
اونا سفید پوست
ما سیاه پوست
شایدم نامرغوبتر!
و اینجا هنوز برده داری ست
ما علم میکاریم
و هیچی در نمیاد
اما
اونا باهاش پز میدن!!!